خوردن سنجد به تقویت جهاز هاضمه کمک شایانی می کند. حالا اگر ما این سنجد را در موقع لازم نخوریم تازه می فهمیم که ایکاش خورده بودیم !!
بعد از حدود ? ماه از اجارهی "جا" برای مجمع فارغ التحصیلان، مسئولان حزب هوس کردند سری بزنند به آنجا. بیچارهها نمی دانستند ?? میلیون پول بی زبان را سپردند دست یکسری جوان "سنجد" نخورده...
حالا شما فرض کنید بنده خداها آمدند آنجا که از فعالیتهای بر زمین ماندهی فارغ التحصیلان بازدید کنند. البته جاسوس ما آنجا بوده و دیالوگ های رد و بدل شده بین مسئولان را ضبط کرده است!! حالا ما میخواهیم در روزهای آینده متن صحبتهای آنان را منتشر کنیم. از زمانی که هنوز به "سهروردی" نرسیده بودند تا وقتی که به سمت حزب بر میگشتند...
منتظر باشید!
مطلب مرتبط :
سنجد را عشق است / 1
این عکس، سال دوم راهنماییمان است. سال ????. هشت سال پیش و دل من هم مثل شما، لک زده برای روزهای شیرین راهنمایی. این عکسها را ببیند شاید کمی ...
امروز عصر یه اس ام اس برام اومد:
to weblog bezan
mohamad ali mozafari
(moaasses e khaney e nobavegan e hamsayeye madrese ebtedayi)
dargozasht
هوا به شدت بهاری است. خیابانها دیگر سبز سبز شدهاند؛ کوچهها هم. و دل من هم گرفته است. یکی دو سالیست که اوایل بهار که میشود دل من به این روز میافتد. من با خاطراتم زندگی میکنم. خاطراتم را دوست دارم و از آنها رنج میبرم و از آنها لذت میبرم. از بچگی مشامم تیز بود ولی نمیدانستم که مشامم در خاطرات هم تیز است. نمیدانستم خاطراتم را با بوهایشان در کلهام نگه میدارم. ولی حالا میدانم.
هوا به شدت بهاری است. درختان توت دیگر سبز سبز شدهاند؛ کوچهی مدرسه را هم سبز کردهاند! و ما هم منتظریم زنگ بخورد تا به حساب درختان توت برسیم. با چوب و کتانی و کلاسور و کیف، به جان درختان سفارت رومانی میفتیم تا توتخارجی بخوریم. از بد روزگار، کتانیمان به خاک رومانی تجاوز می کند و منت کشور رومانی را می کشیم تا لنگه کفشمان را پس بدهد. توت خارجی زود تمام میشود و نوبت به درختان "پارک امینالدوله" میرسد...
هوا به شدت بهاری است. درخت خاطراتم دیگر سبز سبز نمیشود. کوچهی دل من هم!
دلمان تنگ است.
اواخر شهریور ?? - ساختمان دبیرستان - دفتر مدیر - 2 بعدازظهر
رفته بودیم مدرسه تا فوتبال اون هفته رو هماهنگ کنیم، بعد از اینکه صحبتهامون تموم شد و میخواستیم بریم بیرون، مدیر رو کرد بهمون و گفت :
" فقط به بچههاتون بگید با یه قیافهای بیان مدرسه که ما رومون بشه به دبیرستانیها بگیم اینها فارغالتحصیلهای موتلفن. اون هفته دوره چهارمیها با یه سر و وضع آنچنانی اومده بودن مدرسه که میخواستم ردشون کنم برن."
***
اوایل اردیبهشت 86 - ساختمان دبیرستان - نمازخانه - 4 بعدازظهر
جلسه دوره چهارمیها که تمام شد مسوولان دورشون یه برگه بین بچههاشون پخش کردند:
بنا بر شنیدهها، جلسه مجمع فارغالتحصیلان مدرسه شهدای موتلفه اسلامی، جمعه آینده (پسفردا) در مکانی! که حزب موتلفه اجاره کرده است، برگزار خواهد شد.
توی بحرالعلوم با بعضی از دوره ها 4سال هم بودم ها! یعنی از سال
اولی که اومدن دبیرستان باهاشون بودم تا وقتی که فارغالتحصیل شدن ولی با هیچکدوم
از دوره ها مثل دوره شما رابطم اینجوری برقرار نموند ...
align=baseline border=1>
[href="http://www.uploadhut.com/upload/496816.mp3" target=_blank>size=1>لینک دانلود]
(رایتکلیک کنید و سپس save target
as)